قمار بانک سیلیکون ولی با KPI به سقوط آن منجر شد
اهمیت مدیریت تغییر و نظارت صحیح
همه در حال تجزیه و تحلیل پیامدهای شکست اخیر بانک سیلیکون ولی هستند. فدرال رزرو به دلیل ندیدن علائم هشدار زودتر به خود لگد می زند. سرمایه گذاران نگران هستند که سایر بانک ها نیز از این موضوع پیروی کنند. کنگره جلسات استماع برگزار می کند تا آنها بتوانند بهتر بفهمند که دقیقاً چه اتفاقی باعث سقوط بانک شده است.
می توان این بحث را مطرح کرد که دلایل اصلی مشکلات SVB تفکر نادرست و سهل انگاری است. هم سیستم فدرال رزرو و هم مدیریت داخلی بانک را می توان به دلیل سهل انگاری در نظارت مقصر دانست. تفکر معیوب بسیار شبیه به اشتباهات منطقی است که قمارباز هنگام تخمین ریسک و بازده احتمالی خود مرتکب می شود. روانی است. به نظر می رسد که مدیریت SVB ممکن است قربانی همان تفکری باشد که ممکن است در چرخ رولت مشاهده کنید.
تصویر خوبی از آن نوع تفکر در یک شب دیده شد 1863 در کازینو مونت کارلو، موناکو. داستان بردهای افسانه ها و باخت های فاجعه بار در مونت کارلو افسانه ای است. یکی از بزرگترین برندگان کازینو با دانستن اینکه چه زمانی باید از آنجا خارج شود، بیش از یک میلیون دلار را با بازی رولت به خانه برد. یک قمارباز دیگر، چارلز ولز، لقب "مردی که در مونت کارلو بانک را خراب کرد" را به دست آورد که در سال 6 فقط 3 بار در طول 1891 روز این کار را انجام داد، همچنین در بازی رولت.[1]
(«در میز رولت در مونت کارلو» ادوارد مونک، 1892 منبع.)
قهرمانان
در 18 آگوست 1913، بازیکنان حاضر در میز رولت با رویدادی نادرتر از برنده شدن در لاتاری پاوربال پذیرفته شدند. توپ سفید که اغلب به عنوان نمونه ای از شانس های طولانی به آن اشاره می شود، 26 بار متوالی روی سیاه فرود آمد. در طول آن دویدن خارقالعاده، قماربازان متقاعد شده بودند که قرمزی به خاطر آن است. به عنوان مثال، پس از اجرای 5 یا 10 رنگ مشکی، کم کردن پول خود روی قرمز یک چیز مطمئن است. این اشتباه قمارباز است. بسیاری از فرانکها در آن روز با افزایش دو برابری هر شرط از دست میرفتند، و با هر چرخش بیشتر و بیشتر مطمئن میشدند که به احتمال زیاد به آن ضربه میزنند.
شانس فرود توپ رولت روی مشکی (یا قرمز) کمی کمتر از 50 درصد است. (38 شکاف روی چرخ رولت به 16 قرمز، 16 سیاه، سبز 0 و سبز 00 تقسیم می شود.) هر چرخش مستقل است. تحت تأثیر چرخش قبل از آن قرار نمی گیرد. بنابراین، هر چرخشی دقیقاً شانس یکسانی دارد. به احتمال زیاد، در سراسر طبقه کازینو در میز بلک جک، تفکر مخالف در بازی بود. بازیکن روی 17 زد و 4 گرفت. او روی 15 می ایستد و فروشنده می شکند. او 19 می کشد و 17 فروشنده را می زند. دستش داغ است. او نمی تواند ببازد. هر شرطی که او می گذارد بزرگتر است. او در یک خط است. این هم مغالطه قمارباز است.
واقعیت این است که گرم یا سرد، "بانو شانس" یا "خانم فورچون"، شانس تغییر نمی کند. احتمال ورق زدن سکه و فرود آمدن آن روی سر پس از پرتاب 5 دم، دقیقاً مشابه اولین پرتاب است. چرخ رولت هم همینطور. کارت ها هم همینطور
سرمایه گذاران
ظاهراً سرمایه گذاران مانند قماربازها فکر می کنند. باید در پایان هر تبلیغ خدمات مالی به آنها یادآوری شود که "عملکرد گذشته شاخص یا تضمینی برای نتایج آینده نیست." اخیرا گزارش تأیید کرد که نتایج "با این تصور که عملکرد تاریخی فقط به طور تصادفی با عملکرد آینده مرتبط است، سازگار است."
دیگر اقتصاددانان این مشاهدات را در سرمایه گذارانی که دارای سهامی هستند که ارزش خود را از دست می دهند و سهام در حال افزایش را می فروشند، تأیید کرده اند. این رفتار منجر به فروش زودهنگام برندگان و نگه داشتن بیش از حد بازنده ها می شود. فکر سرمایه گذار معیوب این است که چه سهام خوب یا ضعیف باشد، جزر و مد تغییر خواهد کرد. به عبارت دیگر، روند قیمت سهام تنها عاملی نیست که باید استراتژی سرمایه گذاری شما را تعیین کند.
بانکداران
بانکداران نیز از منطق معیوب مصون نیستند. مدیران اجرایی در بانک دره سیلیکون بازی برخی از حیله مالی دست. مدیران SVB از طرحی استفاده کردند که به موجب آن به طور آگاهانه معیارهای ریسک کلیدی را پنهان می کردند. یکی از راههای کسب درآمد بانکها، سرمایهگذاری در داراییهای بلندمدت مانند اوراق قرضه، وام مسکن یا وام است. بانک با استفاده از اسپرد نرخ بهره به دست آمده در آن دارایی ها و نرخ بهره پرداخت شده برای بدهی های کوتاه مدت، درآمد کسب می کند. SVB روی اوراق قرضه بلندمدت شرط بندی کرد.
بانکها تابع سازمانهای نظارتی مانند شرکت بیمه سپرده فدرال (FDIC) هستند که معیارهای ریسک کلیدی را نظارت میکنند و مقدار پولی را که میتوانند در هر حوزه خاصی داشته باشند محدود میکنند. انتظار می رود بانک ها شیوه های مدیریت ریسک قوی، از جمله ارزیابی و نظارت بر خطرات مرتبط با سرمایه گذاری های آنها آنها ملزم به انجام تست استرس برای ارزیابی تأثیر احتمالی سناریوهای اقتصادی نامطلوب بر سلامت مالی خود هستند. شاخصهای کلیدی عملکرد پیشبینیکننده SVB نشان داد که در صورت افزایش نرخ بهره، تأثیر مالی قابلتوجهی بر اسپردی که آنها بازی میکردند، خواهد داشت. در یک خلأ فنی، بانک ملزم به گزارش در مورد «زیان اوراق» پرتفوی بدهی نبود، زیرا بیشتر آن به عنوان «حفظ تا سررسید» طبقهبندی میشد.
اقدام درستی که باید انجام می شد کاهش ریسک بانک در رابطه با نرخ بهره و تنوع بخشیدن به آن با سرمایه گذاری در جاهای دیگر بود، مانند خدمات مبادله ارز خارجی، افزایش کارمزد کارت اعتباری یا توقف دادن توستر.
در عوض، تصمیم گیرندگان کلیدی فکر می کردند که موفقیت اولیه بانک ادامه خواهد داشت. باز هم اشتباه قمارباز. مدیران بانک سیلیکون ولی فرمول KPI را تغییر دادند. بنابراین، آنها یک چراغ قرمز که نشان دهنده ریسک و تغییر استراتژی است، گرفتند و آن را سبز کردند. وقتی آنها به تقاطع با چراغ سبز رنگ آمیزی شده رسیدند، زمانی که نرخ های بهره به ناچار شروع به افزایش کردند، کاری نمی توانستند بکنند جز اینکه شروع به فروش دارایی ها کنند - با ضرر! فروش دارایی های اوراق بهادار این بانک برای جمع آوری پول نقد منجر به زیان 1.8 میلیارد دلاری کوتاه مدت شد. این موضوع باعث وحشت سپرده گذاران این بانک شد. هیچ کس فکر نمی کرد پول آنها امن است. مشتریان در یک روز 42 میلیارد دلار برداشت کردند. رونق! یک شبه فدرال رزرو وارد عمل شد و کنترل را به دست گرفت.
بانک سیلیکون ولی ریسک های نرخ بهره را با تمرکز بر سود کوتاه مدت و محافظت در برابر کاهش نرخ بالقوه مدیریت کرد و به جای مدیریت ریسک های بلندمدت و ریسک افزایش نرخ ها، پوشش های ریسک نرخ بهره را حذف کرد. در هر دو مورد، بانک مفروضات مدیریت ریسک خود را تغییر داد تا نحوه اندازهگیری این ریسکها را به جای پرداختن کامل به ریسکهای اساسی کاهش دهد.
بررسی نظارت و مقررات فدرال رزرو بر بانک سیلیکون ولی آوریل 2023 (منبع) |
---|
آنها با بانک شرط میبندند (به معنای واقعی کلمه) با این فرض که دستشان داغ است و چرخش بعدی چرخ رولت دوباره سیاه میشود.
تحلیل و بررسی
پس از مرگ نشان داد که بیش از نیمی از دارایی های آن در اوراق بهادار بلندمدت گره خورده است. این و رشد سریع مرتبط با استارتآپهای فناوری و سلامت دره سیلیکون منجر به قرار گرفتن در معرض قابل توجهی شد. تا آنجا که این بانک به توصیههای خود در خصوص تنوعبخشی عمل کرد، این بانک تنها 4 درصد از داراییهای خود را در حسابهای بدون بهره نگهداری میکرد، در حالی که آنها به میزان قابل توجهی بیشتر از سایر بانکها به سپردههای سوددار پرداخت کردند.
راه حل
راه حل برای نگه داشتن بانک های دیگر در مسیر بانک سیلیکون ولی دوگانه است.
- اطلاع. بانکداران، مانند سرمایه گذاران و قماربازان، باید از اشتباهات منطقی که مغز ما می تواند روی ما بازی کند، آگاه باشند. درک و پذیرش اینکه مشکل دارید اولین قدم در حل مشکل است.
- حراست. فناوری می تواند نقش مهمی در جلوگیری از وقوع چنین شکست هایی داشته باشد. قانون Sarbanes-Oxley در سال 2002 تا حدی برای محافظت از مردم در برابر بی مسئولیتی مالی تصویب شد. موسسات مالی بر اساس کنترل های داخلی خود حسابرسی می شوند. کنترل های داخلی خطمشیها و رویههایی برای تضمین یکپارچگی اطلاعات مالی و حسابداری، ارتقای پاسخگویی و جلوگیری از تقلب هستند.
بانک ها باید قوی شوند سیستم های کنترل داخلی برای اطمینان از صحت و اعتبار گزارشگری مالی. این می تواند شامل اجرای کنترل های خودکار، تفکیک وظایف، و ایجاد یک عملکرد حسابرسی مستقل برای شناسایی نقاط ضعف و اطمینان از انطباق باشد. فناوری نمی تواند جایگزین کنترل های داخلی محکم شود، اما می تواند به اجرای آنها کمک کند. به عنوان یک ابزار، فناوری می تواند تضمین کند که کنترل ها و تعادل ها رعایت می شوند.
فناوری باید در قلب نظارت بر حاکمیت و کنترل باشد و باید بخشی از هر برنامه مدیریت ریسک باشد. در بانک فدرال رزرو ارزیابی، این یک ضعف کلیدی بود که به نابودی SVB کمک کرد. سیستمهایی که اطلاعاتی را در مورد تغییرات دادهها ارائه میکنند، نه تنها برای حاکمیت، بلکه برای توانایی انجام تجزیه و تحلیل پزشکی قانونی پس از واقعیت بسیار مهم هستند.
مدیریت تغییر فرآیند برنامه ریزی، پیاده سازی و کنترل تغییرات سیستم های نرم افزاری به روشی ساختاریافته و سیستماتیک است. همانطور که در جاهای دیگر در مورد صنایعی که در معرض Sarbanes-Oxley هستند اشاره کردیم،
یکی از الزامات کلیدی برای انطباق با قانون Sarbanes-Oxley، تعریف کنترل های موجود و نحوه ثبت تغییرات در داده ها یا برنامه ها به طور سیستماتیک است. به عبارت دیگر، رشته مدیریت تغییر. امنیت، دسترسی به داده ها و نرم افزار و همچنین عدم عملکرد صحیح سیستم های IT باید نظارت شود. انطباق نه تنها به تعریف سیاست ها و فرآیندهای حفاظت از محیط زیست بستگی دارد، بلکه به انجام واقعی آن و در نهایت قادر به اثبات انجام آن بستگی دارد. درست مانند زنجیره شواهد پلیس، پیروی از Sarbanes-Oxley تنها به اندازه ضعیف ترین حلقه آن قوی است.
همین امر را می توان در مورد مقررات بانکی، اما حتی بیشتر از آن، گفت.
کنترلها باید برای محافظت در برابر هر فردی وجود داشته باشد بازیگر بد. تغییرات باید قابل ممیزی باشد. حسابرسان داخلی، و همچنین حسابرسان خارجی و تنظیم کننده، باید بتوانند زنجیره رویدادها را بازسازی کنند و تأیید کنند که فرآیندهای مناسب دنبال شده است. با اجرای این توصیه ها برای کنترل های داخلی و مدیریت تغییر، بانک ها می توانند ریسک را کاهش دهند، از رعایت الزامات نظارتی اطمینان حاصل کنند و در نهایت از شکست جلوگیری کنند. (تصویر: بازیگر بد.)
با کنترل نسخه مناسب و فناوری کنترل تغییر برای نظارت بر تغییرات معیارها مانند KPIها، و رویههایی برای تأیید و تأیید تغییرات، احتمال تکرار شکست فاجعهبار SVB در سایر بانکها کمتر است. به طور خلاصه، مسئولیت پذیری می تواند اجرا شود. تغییرات در معیارهای کلیدی باید این روند را دنبال کنند. چه کسی تغییر را ایجاد کرد؟ چه تغییری داشت؟ و چه زمانی تغییر ایجاد شد؟ با ثبت خودکار این عناصر داده، ممکن است وسوسه کمتری برای دور زدن کنترلهای داخلی وجود داشته باشد.
منابع
- مدل ریسک بانک سیلیکون ولی قرمز چشمک زد. بنابراین مدیران آن آن را تغییر دادند، واشنگتن پست
- چرا فکر می کنیم که یک رویداد تصادفی اگر چندین بار در گذشته اتفاق افتاده باشد، کم و بیش احتمال وقوع دارد؟ آزمایشگاه تصمیم گیری
- کالبد شکافی فدرال رزرو SVB به مدیریت بانک - و نظارت خود، CNN - خطا می کند
- بررسی نظارت و مقررات فدرال رزرو بر بانک سیلیکون ولی، سیستم فدرال رزرو
- فروپاشی بانک دره سیلیکون و چند بحران، فوربس
- مطالعه نتایج گذشته را ثابت می کند نتایج آینده را پیش بینی نکنید، فوربس
- حقایق ناشناخته در مورد موناکو: کازینو د مونت کارلو، سلام موناکو
- کنترل های داخلی: تعریف، انواع و اهمیت، Investopedia
- ولز در سال 1926 فقیر درگذشت. ↑